موسیقی یا خُنیا یک هنر است که رسانهٔ آن صدا و سکوت است. عناصر معمول موسیقی ارتفاع (که لحن و هارمونی را در بر دارد)، ریتم (و مفاهیم مربوط به آن، شامل ضرب (موسیقی)، متر، و مفصلبندی (articulation))، فورته، و ویژگیهای صوتی رنگ صدا (timbre) و بافت است.
واژهٔ موسیقی از واژهای یونانی و گرفته شده از کلمهٔ Mousika و مشتق از کلمهٔ Muse میباشد که نام رب النوع حافظ شعر و ادب و موسیقی یونان باستان است. معادل موسیقی در فارسی خُنیا است و به معنی نوای خوش است.
خنیا از ریشه «خونیاک» زبان پهلوی و «هو نواک» اوستایی است که خود آن از دو قسمت تشکیل شده است: «هو]به معنای نیک ، زیبا ، خوش، برای نمونه در واژههای هومن (= نیک اندیش)، خسرو (= خوب نام)، و «نواک» به معنای نوا. در کل هونواک، خونیاک و خنیا به معنی «نوای خوش« است.
موسیقی را هنر بیان احساسات به وسیلهٔ آواها گفتهاند که مهمترین عوامل آن صدا و ریتم هستند و همچنین دانش ترکیب صداها به گونهای که خوشآیند باشد و سبب انبساط و انقلاب روان گردد نیز نامیده میشود.
موسیقی درمانی روشی است در جهت برخی اهداف درمانی با کمک موسیقی که میتواند مواردی از جمله تقویت و ساماندهی سلامت روحی و جسمی افراد را به دنبال داشته باشد. به عبارت دیگر از موسیقی درمانی برای بازیافت، نگهداری و تقویت سلامت جسمی و روحی و عاطفی استفاده میشود.
تاریخچه استفاده از موسیقی به عنوان روشی برای درمان به زمان ارسطو و افلاطون باز میگردد. از آن زمان به بعد رگههایی از استفاده از اصوات و آهنگها برای درمان بیماریهای مختلف بکار رفتهاست. اما در قرن بیستم فکر رسمی استفاده از موسیقی برای درمان مصدومین جنگ جهانی اول آغاز شد و هر چند استفاده از این روش درمانی با مشکلاتی همراه بود که با قدمهایی که برداشته شد، بتدریج این شاخه درمانی تکامل یافت و انجمنهای متعددی تشکیل گردید. بطوری که در سال ۱۹۴۴ اولین برنامه آموزش موسیقی درمانی در جهان در دانشگاه میشیگان آغاز شد.
در سال ۱۹۵۰ انجمن موسیقی درمانی آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۷۱ انجمن موسیقی درمانی آمریکا یا AAMT آغاز به کار کرد. در سال ۱۹۸۵ فدراسیون جهانی موسیقی درمانی در سطح بینالمللی به ثبت رسید. انجمن موسیقی درمانی ایرانی با اهداف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرآیند موسیقی درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این شیوه درمانی فعالیت خود را آغاز کردهاست.
نخستین سیستم نظام یافته آکادمیک موسیقی درمانی در ایران باستان بنا گردید. بر اساس کتیبههایی که در سال ۱۳۴۹ یافت گردیدهاست در دانشگاه جندی شاپور اهواز دانش موسیقی و درمان با موسیقی از دپارتمانهایی بودهاست که هر دانشجوی پزشکی آن زمان (۱۵۰۰ الی ۱۳۹۰ سال پیش) باید آن را میگذراند نکته جالبی که وجود دارد اینست که پرستارهایی برای بیمارستانهای آن زمان پرورش مییافتند میبایست در نواختن چند ساز اصلی تبحر داشته باشند و بر این اساس موسیقی تجویز شده از پزشک را ارائه میکردهاند.
این موسیقی ارائه شده در هنگام زایمان زنان دربار ساسانی از لوازم کار یک پزشک بود از لحاظ پیشینه، موسیقی آرام بخش در ایران باستان با ظهور دین زرتشت آغاز شد. کتاب اوستا و اشعار آهنگین گاتها الهام بخش موسیقی دانان برای تصنیف آوازها و ملودیها و همچنین تشکیل مراسم و آیینهای موسیقایی بودهاست. در واقع موسیقی در تاریخ ایران باستان در خدمت تلقینات دینی و اشارات مذهبی بودهاست که اکنون در تمرینات تن آرایی انواعی از آن را شاهد هستیم.
بعد از حضور اسلام در ایران عمده فعالیتهای موسیقی نوشتاری و نظری شد و بیشتر مطالب نظری رنگ و بویی از برداشت یونانیان داشت که با اعمال تغییراتی منتقل شده بودند. یونانیها موسیقی را در میان موضوعهای فلسفی مطرح میکردند و بیشتر فیلسوفان در کنار علوم دیگر در مورد موسیقی اظهار نظر میکردند. به طور اجمال آثار نوشتاری گذشتگان در مورد تاثیر موسیقی بر روح و نفس بیشتر بر محور طبایع و مزاج زمان و افلاک و سماع است که بزرگان حکمت، فلسفه، و پزشکی ضرورتاً نکاتی در این باب آوردهاند.
از مهمترین آثاری که در این زمینه وجود دارد قابوس نامه اثر کیکاووس بن قابوس بن وشمگیر است که به طور مفصل به اثر نواختن موسیقی در طبایع مختلف اشاره دارد. او بزرگترین هنر نوازندگی را از آن میداند که متناسب با طبع و حال شنونده بنوازند.«رامشگر (نوازنده) را بزرگترین هنر آنهاست که بر طبع مستمع رود».وی از نخستین مسلمانانی است که در اثر خود باب مهمی را به موسیقی درمانی اختصاص دادهاست وی پس از این که شیوههای عملکرد و برخورد اجتماعی یک موسیقی درمان گر را ذکر میکند براساس ۱-طبایع چهارگانه ۲- سن ۳- جنس شنونده موسیقی، نوعی موسیقی مربوط به آن طبقهبندی را توصیه میکند که متاسفانه بسیاری از گوشههایی که عنصرالمعالی نام بردهاست در گذر زمان فراموش شده و تنها نامی از آن باقی نماندهاست.
اشاره عنصرالمعالی به صفات دموی، صفراوی و … توجه به وضعیت روانی و عاطفی شنوندهاست در مبانی روش موسیقی و آواز دورههای مختلف زندگی را از هم تفکیک میکند. برای کودکان نغمهها و آواز و نوازندگانی ساده و آسان و سبک را ذکر میکند. از دید او چون کودکان درک لطیف تری دارند برای آنها ترانه ساخته میشود و نغمههایی با وزن سبک تا راحت بفهمند و از آن لذت ببرند و برای اهل موسیقی و پیرامون موسیقی جدی را توصیه میکند. پس از این وصفی در انواع نواها با توجه به شغل افراد دارد من جمله «در سرا کار حریفان را همی نگرد اگر قوی مردمان خاصی مبین سزای عقل که حرف مطربی دانند (یعنی مردم خردمند) پس راههای نیک و نواهای نیک همی زن اما سرود بیشتر اندر پیری گوی اندر مذمت دنیا اگر قوی سپاهی و عیار پیشگان را بینی و دو بیتیهای ماوراء النهری گوی در حزب کردن و ستودن عیاری …»
اما در زمینه موسیقی درمان و فواید جسمی آن ابن سینا در دانشنامه علایی بابا بزرگی به نام بابا موسیقی دارد که سخنان بدیع از این نابغه پزشکی ذکر گردیدهاست همچنین در این زمینه در کتاب شفا بخش مهمی را بدین گفتار اختصاص دادهاست:
علم موسیقی جز وی است از بدن انسان که میگردد از دل و سینه تا ناف گاه بالا میرود و گاه پایین دل آید و از اول هر ماه تا سلخ، هر روزی در عضوی باشد از اعضاء رئیسه و همواره سیار با ستاره ارقنوع. و این ستاره ارقنوع سیارهای است رد وجودی آدمی به منزله آب و خون که هر روز در عضوی باشد پس در هر عضوی که باشد نبض را از او خبری است و نباض و حکیم را واجب است که علم ادوار را نیکو فراگیر تا بود که در تشخیص نبض کمتر خطا کند … روز اول ماه عیش کمتر کند که نبضش در سر قحف باشد دوم ماه در دماغ سوم ماه در کام چهارم ماه در حنجره پنجم ماه در کیلوس، شش ماه در کیموس، هفتم ماه در سینه هشتم سر نهم در امعاء، دهم در احسا، یازدهم در ناف، دوازدهم بر دستها، سیزدهم بر دست چپ، چهاردهم باز در دماغ رود. و قرار بگیرد تا پانزدهم در کام باشد و شانزدهم ماه باز معاودت به قلب کند این مرتبه در هیچ مکان نیز تقلیل نکند تا به عروق صافن … و باز رد اول ماه به قدرت حضرت الله رجعت در دماغ و سر کند جراح را واجب است که در روزی که ارقنوع و کوکب موسیقی در دماغ و حدقه چشم باشد دست علاج از امراض عین و دندان و تنقیه دماغ و جگر کوتاه دارد که محل خطر است و دیگر چندین مرض را حکمای فلسفه از علم موسیقی و مقالات و پرده و نغمات غریبه موزون معالجه میکردهاند مثل دق و سل و قولنج و تب صفراوی.
«…چنانچه هر نغمه که باشد به نسبت کواکب سبعه تعلق به امراض مذکور دارد در روزگار قدیم حکما علاج بیمار به آلات طرب میکردهاند مناسب اوقات لیلی و نهاری در خانه خلوت مزین و روشن در نظر مریض ساز را به نوازش در میآوردهاند تا این که به مرور آن مرض به اسهل وجوه بی مداوا او اشربه و از آن شخص زایل میشدهاست و در نسبت کواکب سبعه مذکور خواهد شد که هر ستاره به کدام مقام نسبت دارد و چون مغنی آواز بر کشد صدا از عروق قلبی و شرایین و مسا مات بدن استخراج شود و چون به حلقوم رسد از آنجا مابین کی لوس و کی موس رسیده نزاکت و لطافت به هم رسیده بیرون آید و موجب حال شود..
در این گفتارها به چند نکته عمده برخورد میکنیم :
۱-این سینا علم موسیقی را جزئی از ترکیب بدن انسان میداند که اگر دیدگاه او را بپذیریم به دید جدید از شیوه درمان گر موسیقی دست مییابیم (فراموش نکنید که آثار او را قرنها در معتبرترین دانشگاههای اروپایی تا ابتدای قرن بیستم به عنوان مرجع تدریس میکردهاند.)
۲-بوعلی جوهره موسیقی را در اعضای بدن سیار میداند و به نظر او این حرکت از زمانبندی بسیار دقیقی تبعیت میکند و حتی بر همین مبنا تجویز درمان نموده یا پزشک را از درمان باز میدارد.
۳-ابن سینا شیوه درمان حکمای قدیم به وسیله موسیقی در مورد بیماریهایی مانند سل و تب صفراوی و قولنج را تایید میکند ولی برخی از این نغمات درمان گر را «غریبه» مینامد که نشان میدهد قسمتی این دانشها در زمان این سینا به غبار فراموشی آغشته بودهاست.
۴-ابن سینا تاکید بر این نکته دارد که همانند کالبدی آسمانی و نجومی بسیاری از پدیدههای پزشکی آن زمان «علم موسیقی» نیز پندارهای فلکی دارد که بر اساس این پنداره در اعضای رئیسه بدن به تناوب موثر بوده و حتی توسط حکیم قابل بررسی و پایش (Monitoring) است.
وی دقیقاً ستاره ارقنوع را حاکم بر این بعد میداند و این خاصیت را به منزله آب و خون اعلام میدارد که در سراسر بدن جاریست و مطابق حرکات نجومی این ستاره میتوان کیفیت نبض بیمار را پیش بینی و تعیین کرد.
۵-ابن سینا تکنیک موسیقی درمانی را بسیار کم عارضه و بی خطر میداند و اجرای آن را در زمانهای مناسبی از شب و روز دانسته که بدون کمک دارو و یا دستورات خوراکی و آشامیدنی خاصی بیماری را زایل میکند وی با توجه به دانش پزشکی آن روزگار مکانیسم دقیقی را از تاثیر صورت موسیقی بر ارگانهای بدن ذکر میکند که با عنایت به کواکب سبعه در زمان خاص خود موثر خواهد بود در اکثر نوشتارهای طب ایران توجه طبیبان قدیمی به اهمیت و تاثیر موسیقی در طبابت مشاهده میشود علی بن عباس محبوسی در کتاب کامل الصناعه میگوید:
«پزشک باید به آهنگ موسیقی آشنا باشد تا انگشتانش به گرفتن نبض ریاضت دریافت یابد تا رگ را به خوبی بشناسد» در این گفتار نواختن موسیقی هم برای تقویت احساس و دقت (ریاضت) حواس (حتی حس بساوایی) برای دانش آموختگان طب توصیه میشود.
:: موضوعات مرتبط:
موسیقی ,
,
:: برچسبها:
مديريت
,
harhki
,
nhsjhk ihd uharhki
,
hsjhداستان های عاشقانه
,
داستان
,
عاشقانه
,
کودکانه / هنری / احساسی
,
قالب بلاگفا
,
عشق
,
دوست
,
غذاهای رژیمی
,
انرژی زا
,
موسیقی
,
رژیم
,
صبحانه
,
داستان دوستی و محبت!!!
,